ارز دیجیتال

تحلیل ، بررسی و اخبار بازار ارزهای دیجیتال

ارز دیجیتال

تحلیل ، بررسی و اخبار بازار ارزهای دیجیتال

بنیانگذار اتریوم: فاز اول پروژه مقیاس‌پذیری اتریوم تقریبا به پایان رسیده است

به گفته‌ی ویتالیک بوترین،‌ خالق اتریوم، تیم توسعه دهنده اتریوم به اجرای فناوری جدیدی که باعث مقیاس‌پذیری این شبکه می‌شود، نزدیک شده‌اند.

ویتالیک بوترین در نشست توسعه‌دهندگان گفت:

به نظر می‌رسد فاز اول توسعه به پایان رسیده است.

این فناوری که با نام «شاردینگ» (Sharding) شناخته می‌شود، داده‌های بلاک چین اتریوم را به قسمت‌های کنترل پذیر تر تقسیم می‌کند. بوترین با اشاره به پستی در Github، گفت:

از لحاظ تئوری، این پست، مشخصه خوبی برای پی بردن به ماهیت شاردینگ است.

بنیانگذار اتریوم: فاز اول پروژه مقیاس‌پذیری اتریوم تقریبا به پایان رسیده است

اتریوم برای هماهنگی با رشد و محبوبیت پلتفرم، تحت فشار است. افزایش محبوبیت و اجرای توکن‌های مختلف روی اتریوم منجر به کاهش سرعت تراکنش و افزایش کارمزدها شده است. این تراکم باعث شده تا گروهی از پروژه‌های توکن محور، به فکر اجرای پروژه خود روی پلتفرم‌های دیگر باشند.

بوترین به این نکته اشاره کرد که فاز بعدی این طرح مقیاس پذیری چهار مرحله‌ای، در یک ماه و اندی دیگر تکمیل خواهد شد. همچنین او افزود که در کلاینت جدید اتریوم، نیاز به پردازش تاریخچه کامل شبکه وجود ندارد.

بنیان‌گذار اتریوم در خصوص راه اندازی این فناوری اظهار داشت:

پس از توسعه، قصد داریم تا آن را در یک شبکه آزمایشی، امتحان کنیم.

در این نشست، بوترین به تست پروتکل توافق جدید اتریوم، کَسپر (Casper) هم اشاره کرد. در پروتکل کسپر، اثبات سهام جایگزین استخراج اثبات کار خواهد شد.

بنیانگذار اتریوم: فاز اول پروژه مقیاس‌پذیری اتریوم تقریبا به پایان رسیده است

گنجینه‌ی دانش کریپتو در یک مقاله

با اینکه من خیلی تلاش کرده‌ام تا توانسته‌ام مهارت‌های تریدینگم را به نقطه‌ی قابل قبولی برسانم، اما دوست دارم تمام آنچه که یاد گرفته‌ام با دیگران به اشتراک بگذارم، چون واقعا نشر دانش را دوست دارم. من ایده‌های متن باز را دوست دارم. من در یک دنیای نرم‌افزاری متن باز بزرگ شده‌ام  و حالا تمام تلاشم را می‌کنم تا دانش را متن باز کنم.

برای اینکه کار را برای شما راحت‌تر کنم تصمیم گرفتم که بنشینم و بهترین منابعی که از کریپتو دارم را یک جا جمع کنم، تا به شما کمک کنم که در ترید کردن قوی‌تر و قوی‌تر شوید.

بیایید شروع کنیم!

بهترینِ بهترین‌ها

یکی از مقاله‌های پربازدید من تا این لحظه «راهنمای یک مرد فقیر برای ماهر شدن در کسب سود از دنیای کریپتو» بوده است.

این یکی از عنوان‌های مورد علاقه‌ی خود من هم هست. این مقاله تقلیدی از یک کتاب فوق‌العاده، به نام متخصص شدن در بیت کوین (Mastering Bitcoin)، نوشته استاد بی‌نظیر بیت کوین، آندریاس آنتونوپولوس است.

فکر می‌کنم دلیل محبوبیت این مقاله این است که همه می‌خواهند که در انفجار کریپتو به نان و نوایی برسند، اما هرکسی این فرصت را ندارد که تمام روز جلوی مانیتور بنشیند. اگه خانواده دارید، یک شغل تمام وقت دارید، بچه و حیوان خانگی دارید، آنقدر وقت ندارید که مدام به صفحه مانیتور دوخته شده باشید، اگر اینطور است راهنمای مرد فقیر دقیقا چیزی است که به درد شما می‌خورد. آن مقاله استراتژی من برای خرید و نگه داشتن کوین برای بلندمدت است و برای زندگی‌های پرمشغله بهترین انتخاب است.

مقاله آخر من، یعنی چگونه بر بازار کریپتو غلبه کنید، بیخیال شغل خود شوید و باقی عمر خود را در ساحل آفتاب بگیرید، هم دارد کم‌کم به یکی از محبوب‌ترین‌ها تبدیل می‌شود. این مقاله دقیقا برعکس قبلی است و روی بهره بردن از موج سواری روی نمودار سهمی، یعنی اتفاقی که در هر بازاری رخ می‌دهد می‌افتد. اگر شما هم عاشق تریدینگ، خیمه زدن روی نمودارها و اوراق سفید ICOها هستید، مدام در حال بالا و پایین کردن کانال‌های دیسکورد (discord) و اسلک (slack) هستید، این مقاله چیزی است که به درد شما می‌خورد.

گنجینه‌ی دانش کریپتو در یک مقاله

بگذارید کمی به عقب‌تر برگردیم، اولین مقاله‌ای که نوشتم، «رازهای تریدینگ ارزهای دیجیتال». این مقاله هنوز هم حرف‌هایی برای گفتن دارد، اما اگر بخواهم صادق باشم، هنوز هم چیزهای زیادی هست که باید یاد بگیرم. من از نظر اخلاقی و روانشناسی تا حدی موفق بوده‌ام اما هنوز بیش از حد ترید می‌کردم و ریسک‌های احمقانه‌ی زیادی می‌کردم، البته خودم نمی‌دانستم که این نقطه ضعف‌ها را دارم.

در واقع، می‌شود با قاطعیت گفت که مهم نیست در زندگی چقدر درمورد چیزهای مختلف مهارت کسب می‌کنید، همیشه یک درس دیگر هم باقی مانده که باید یاد بگیرید.

یک ضرب المثل ذن در این زمینه وجود دارد که می‌گوید:‌

دانش‌آموزان چه می‌کنند؟‌ درختان را قطع می‌کنند و از چشمه آب می‌آورند. اساتید چه می‌کنند؟ درختان را قطع می‌کنند و از چشمه آب می‌آورند.

به عبارت دیگر، فقط به خاطر اینکه  چیزی را یاد می‌گیرید به این معنی نیست که نباید دیگر آن کار را انجام دهید. باید همچنان زحمت بکشید، پشتکار داشته باشید تا هوشمندانه‌تر عمل کنید و سریع‌تر و قوی‌تر شوید. باید تلاش کنید تا خودتان را به طور صحیح بشناسید، اشتباهاتتان را بدون تعصب ببینید و هرچه سریع‌تر اصلاحشان کنید.

دومین مقاله‌ام از این سری،« ۷ اشتباه جبران ناپذیر در ترید ارزهای دیجیتال»، برای خودم خیلی آموزنده بود. به نوعی شروع موفقیتم را نشان می‌داد. نگاه کردن به الگوهای مختلفی که یاد گرفته بودم را متوقف کردم. متوجه شدم که خیلی از الگوها بی معنی هستند و تقریبا همه چیز مانند یک کانال است که بالا یا پایین یا به طرفین می‌رود.

وقتی که خودتان موفق شوید به جای دیدن الگوهایی که دیگران آموزش می‌دهند، الگوهای خودتان را ببینید، تمام بازار دگرگون می‌شود.

کتاب، کتاب، کتاب

خیلی از کتاب‌های در طول مسیر یادگیری کریپتو به من کمک کردند. مطمئنم به شما هم کمک خواهند کرد. اینکه در تمام زندگی عشق به آموختن داشته باشید راهی است برای بهتر شدن در چیزی که در زندگی رویش دست می‌گذارید.

گنجینه‌ی دانش کریپتو در یک مقاله

کتابی که واقعا در زمینه تریدینگ مورد علاقه‌ی من است، قوانین طلایی برای اینکه چطور در ۲۸ ماه ۴۶هزار دلار را به ۸/۶ میلیون دلار تبدیل کردم (Insider Buy Superstocks: The super Laws of How I turend $46K into $6.8K Million (14,972%) in 28 Months) نوشته جسی استین. این شخص میلیون‌ها دلار در بازارهای معمولی پول درآورد، سودی که خارج از دینای کریپتو به ندرت دیده می‌شود. در حال حاضر این کتاب، کتاب مقدس من است و پایه و اساس هر نوع آموزش تریدینگ خوبی است. اصلا تردید نکنید و سعی کنید این کتاب را تهیه کنید. واقعا شما را تحت تاثیر قرار می‌دهد.

 

راه لاک‌پشتی، روش‌های سری که افراد عادی به تریدرهای افسانه‌ای تبدیل می‌کند (Way of the Turtle, the Secret Methods that Turned Ordinary People into Legendary Traders) نوشته کرتیس فیث، یکی از لاکپشت‌های اصلی، شاهکاری است برای فهمیدن روانشناسی بازار. اینکه فقط بدانیم اصولی را بدانیم که می‌گویند چه زمانی وارد بازار شویم و چه زمانی خارج شویم کافی نیست. یک چیز خیلی مهم‌تر غلبه بر احساسات‌تان و توانایی نگاهی عمیق به آینده با صبر و تحمل زیاد است.

گنجینه‌ی دانش کریپتو در یک مقاله

برای اینکه استاد ترید شوید باید اول در خودشناسی استاد شوید.

یک کتاب همراه هم برای این کتاب وجود دارد، راهنمای کامل ترید لاکپشتی (The Complete Turtle Trader) نوشته شخصی که لاکپشت‌ها و داستان‌هایشان را با جزییات مورد بررسی قرار داده، مایکل کاوِل. کتاب راه لاکپشت (Way of the Turtle) بیشتر درمورد سیر احساسی است، کاول روی سیستم مکانیکی تریدشان تمرکز کرده است، یعنی یک سری قانون ابتکاری که برای این طراحی شده‌اند که احساسات را از تریدینگ خارج کنند و باعث شوند آمار و ارقام در درازمدت در خدمت شما باشن.

کاول تنها نویسنده با دو کتاب در لیست من است. کتاب دیگر او، درجستجوی ترند: چطور از بازارهای صعودی، نزولی و قوی سیاه پول دربیاوریم (Trend Following: How to Make a Fortune in Bull, Bear and Black Swan Markets) پا را از لاکپشت‌ها فراتر می‌گذارد و به دنبال‌کننده‌های ترند می‌پردازد. به دنبال ترند بود یک سبک خیلی خاص در تریدینگ است که سعی نمی‌کند الگوهای معکوس را در بازار پیدا کند. فقط صبر می‌کنند تا معکوس‌ها تایید شوند و بعد با آنها همراه شوند. بگذارید بقید کشف کنند که بیت کوین قرار است به ۱۱هزار دلار، ۸هزار دلار یا ۴هزار دلار برسد. کسی که دنبال‌کننده‌ی ترند است وقتی راکت مسیرش را مشخص کرد، سریع پشت آن می‌پرد و با آن همراه می‌شود.

به سمت آینده برمی‌گردیم

گنجینه‌ی دانش کریپتو در یک مقاله

من فقط بازارها را رصد نمی‌کنم. به عنوان یک آینده پژوه، قسمت زیادی از وقتم را صرف دقت در اعماق زمان می‌کنم، سعی می‌کنم که کشف کنم همه‌ی چیزهای مربوط به کریپتو کجا می‌روند.

کریپتو چه مفهومی برای دنیا دارد؟ آیا خوب است؟ آیا شیطانی است؟ هر دو است؟ آیا واقعا اهمیت دارد و چرا؟‌

اگر اینها را ندانم، از کجا بفهمم که کدام پروژه‌ها شانس زیادی برای پیروزی دارند و کدام‌ها به سر زمین می‌خورند؟

به همین خاطر تمام افکارم را در یک سری مقاله گنجاندم که روی این تمرکز دارند که بیت کوین و کریپتو وقتی‌ کم کم تغییر شکل می‌دهند به چه شکلی درمی‌آیند ‌و در سال‌های آینده چه تغییراتی می‌کنند. آن مقالات مورد توجه بسیاری قرار گرفتند و در سطوح مختلفی افراد زیادی را تحت تاثیر قرار دادند. من به خاطر این تجربیات، سعادت این را داشتم با افراد فوق‌العاده‌ای از سراسر دنیا ملاقات کنم و این شانس را داشتم که درمورد پروژه‌های بزرگی با آنها مشورت کنم.

اگر کریپتو هیچ فایده‌ای دیگری برای نداشته بود باشد، مرا با جالب‌ترین افراد دنیا آشنا کرد، از افرادی فراتر از نابغه، تا به شدت دیوانه‌ها، تا با دانشمندانی با توهم‌های خاص خودشان، تا سرمایه‌گذارهای فوق ثروتمند، تا تریدرهای هفت تیر کش‌، تا رویاپردازانی که می‌خواستند دنیا را تغییر بدهند. برای دیدن این افراد واقعا شکرگذار هستم.

همه‌ی این‌ها ما را می‌رساند به دو تا از پربازدیدترین مقاله‌هایی که تاکنون نوشته‌ام. این دو مقاله‌ در واقع جفت هستند. آنها باید همراه هم خوانده شوند و باهم اساس تئوری‌های من درباره آینده را شکل می‌دهند.

اولین مقاله، «مهمترین اختراع ۵۰۰ سال اخیر که بشر از آن غافل شده است» چرا همه مهم‌ترین اختراع ۵۰۰ سال گذشته را نادیده می‌گیرند. با اینکه ممکن است عجیب به نظر برسد، بزرگ‌ترین اختراعات در طول تاریخ اینترنت یا ماشین بخار یا گوشی هوشمند نیستند.

شاید باورتان نشود،‌ بزرگ‌ترین ابداع دنیا بشر، یک جهش حسابداری بود که در قرن پانزدهم کشتی‌های تجاری را به سرتاسر دنیا فرستاد، تا از نقاط دور و نزدیک دنیا با خودش محصولات مختلف به همراه بیاورد.

ابداعات حسابداری واقعا نادر هستند. در واقع،  در طول تمام تاریخ دنیا فقط دو اختراع حسابداری وجود داشته است.

البته تا کنون.

بیت کوین یک عصر جدید در حسابداری پدید خواهد آورد: حسابداری سه طرفه.

و هر وقت که یک جهش بزرگ در حسابداری پدید می‌آید، با رشد سهمی‌وار در نوآوری، خلاقیت و پیچیدگی اقتصادی همراه خواهد بود.

ریاضیات تمدن را متحول می‌کند.

مقاله بعدی، «چرا همه این ویژگی دیوانه کننده ارزهای دیجیتال را فراموش کرده اند!؟»، با فاصله‌ی زیادی از مقاله‌های دیگر مهم‌ترین قطعه‌ی پازل است و دلیل خوبی برای این موضوع وجود دارد. در این مقاله اشاره‌ کرده‌ام که چرا  نمی‌توانیم  بدون یک قدرت مرکزی پول چاپ کنیم، اما می‌توانیم آن را به یک روش کاملا جدید توزیع کنیم. در ظاهر ساده به نظر می‌رسد، اما ایده‌ای است که اگر درست اجرا شود، می‌تواند مشکلات زیادی را در دنیا برطرف کند.

درست بعد از آن مقاله، قدم‌های عملی‌ای ترسیم کردم برای اینکه یک شرکت یا پروژه دقیقا چگونه می‌تواند درمورد توزیع پول در یک ناحیه‌ی وسیع در دنیای اقتصاد با استفاده «توزیع غیرمتمرکز پول در آینده به وسیله‌ی گیمیفیکیشن» عمل کند. این مقاله الهام بخش پروژه‌های زیادی بود و اساس اینکه چگونه می‌توانیم سیستم‌های عملیاتی موازی اقتصادی برای دنیا بسازیم، سیستمی که همانند بهمن، بازکنان زیادی به بازی فوق‌العاده اقتصاد و زندگی وارد کند و بتواند تمدن ما را به یک مرحله‌ی جدید ببرد.

بعد از خواندن آن مقاله‌های که قطعا ذهن شما را تغییر می‌دهند، احتمالا لازم باشد کمی استراحت کنید و نفسی تازه کنید. وقتی که دوباره آماده بودید می‌توانید نگاهی به مقاله بازتاب بهترین توییت‌های تاریخ درمورد بلاک چین بیندازید.

من ناوال راویکانت را در توییتر دنبال می‌کنم. او یکی از متفکرانی است که من بیش از هرکس دیگری در این فضا و حتی فضاهای دیگر ستایش می‌کنم. واقعا جای تردیدی وجود ندارد، او نابغه است، حتی اینکه او آنقدر فروتن است که خودش همچین ادعایی نمی‌کند. بعد از یک طوفان توییتری حماسی که نفس مرا بند آورد، متوجه شدم باید مقاله‌ای بنوسیم و تمام خردی که او در ۱۴۰ کاراکتر، مثل شاعران بزرگ هایکو، ساخته و پرداخته بود را بازتاب دهم.

و در آخر «سرنوشت بیت کوین در ۲۰ سال آینده چگونه خواهد بود» جامع‌ترین پیش‌بینی من درمورد آینده است و با هرچیزی که من برای کریپتو و تکنولوژی انتظار دارم پر شده است. از آن مقاله‌هایی است که ۲۰ سال دیگر همانند یک پیش‌گویی پیامبر گونه خواهد بود،‌ یا کاملا برعکس به شدت احمقانه به نظر خواهد رسید. اما من به هر حال ریسک کردم و این مقاله را نوشتم.

گنجینه‌ی دانش کریپتو در یک مقاله

مهم‌ترین مقاله‌ای که تاکنون نوشته‌ام را هیچکس نخوانده است

اگر بخواهم صادق باشم، من اشتباهات زیادی در زندگی مرتکب شده‌ام.

چند روز پیش یکی از طرفدارانم به شوخی مرا استاد یودا (شخصیتی در فیلم جنگ ستارگان) صدا کرد اما وقتی که نگاهی به زندگی‌ام در گذشته انداختم، دیدم که با استاد بودن فاصله‌ی خیلی زیادی دارم. زندگی من مانند یک سفر طولانی و عجیب با مقادیر بسیار زیادی خرابکاری بوده است. ‌

من بخش بزرگی از زندگی‌ام را در عصبانیت و نفرت از تمام دنیا گذراندم، از آدم‌های پولدار متنفر بودم، به جای تمرکزی روی چیزی که دوست داشتم، خودم را در کاری غرق کرده بودم که از آن نفرت داشتم، وقتم، پولم و روابطم را هدر می‌دادم، فرصت‌های زیادی را دور ریختم و خیلی بیشتر از اینها در حال آسیب رساندن به خودم بودم.

گنجینه‌ی دانش کریپتو در یک مقاله

می‌دانم من تنها کسی نیستم که این اشتباهات را مرتکب شده‌ام. زندگی را همین اشتباهات است که می‌سازد.

اما من با حسرت به گذشته نگاه نمی‌کنم. تمام این اشتباهات هستند که مرا به کسی که الان هستم تبدیل کرده‌اند و حاضر نیستم آن را با هیچ چیز دیگری عوض کنم.

من از آن موقع تغییرات زیادی کرده‌ام. این روز‌ها از زندگی‌ام و آدم‌های دور و برم لذت می‌برم  و روی چیزی تمرکز کرده‌ام که عاشقش هستم، و از آن طرف سعی می‌کنم تمام چیزی که دنیا به من ارزانی داشته به نحوی جبران کنم.

وقتی که به آن موقعی نگاه می‌کنم که همه‌ چیز شروع شد و من شروع به تغییر کردم، یک لحظه به خاطرم می‌آید:‌

لحظه‌ای که بالاخره متوجه شدم بخشیدن بهترین راه به دست‌آوردن است.

ممکن است فکر این کنید این حرف یک کلیشه‌ی قدیمی است، چیزی که می‌بینید و خیلی راحت از کنارش رد می‌شوید و دنبال چیز پیچیده‌تری می‌گردید. اما همین حقیقت ساده بود که بعد از یک دهه شروع‌های غلط، اشک‌ و آه‌ها و عرق ریختن‌ها باعث شد به یک موفقیت ۱ شبه برسم.

وقتی که متوجه شدم که اگر اقتصاد را مانند یک کیک سیب در نظر بگیریم، اندازه این کیک اصلا ثابت نیست و لازم نیست برای هر تکه با یکدیگر بجنگیم، چون این کیک به طور مداوم بزرگ‌تر می‌شود. دقیقا همان لحظه بود که من زندگی‌ام را از این رو به آن رو کردم و بالاخره مردم به حرف‌هایی که برای گفتن داشتم گوش دادند.

قبلا فکر در رویاهایم می‌دیدم که چیزی برای به اشتراک گذاشتن با دیگران دارم، اما واقعا در مارپیچ توهم و سیستم فکری منفی‌ام گیر افتاده بودم، دقیقا مثل خیلی افراد بی‌نوای دیگر در سرتاسر دنیا. فقط موقعی که افکار بی‌فایده را از سرم بیرون کردم، وقتی که قبول کردم هر چه را که بدون قید و شرط یا هیچ فایده‌ای یاد گرفته‌ام دور بریزم، وقتی که خودم و دیگران را بخشیدم، وقتی که مردم را به عنوان مردم دیدم نه اشیا یا موانعی که باید روی آنها پا بگذارم، زندگی واقعی برایم شروع شد.

این اتفاق می‌تواند برای شما هم بیفتد،‌ فقط کافی است نحوه‌ی نگاه‌تان به دنیا را عوض کنید.

موضوع این مقاله همین است، اینکه ذهن‌تان را عوض کنید تا زندگی‌تان عوض شود.

وبسایت مدیوم آنقدر از این مقاله خوشش آمد که آن به صورت رایگان ضبط کرد. می‌توانید لینک آ» را بالای مقاله ببینید و اگر خواستید گوش دهید.

اگر می‌خواهید فقط یکی از مقاله‌های مرا بخوانید، بهتر است که آن یکی باشد .درمورد ترید کردن نیست، اما اگر می‌خواهید در هر کاری که می‌کنید موفق باشید، آن مقاله از هرچیزی مهم‌تر خواهد بود.

منبع: hackernoon

گنجینه‌ی دانش کریپتو در یک مقاله

چرا گوگل را ترک کردم تا روی بلاک چین کار کنم؟

این مطلب،‌ مقاله ای ترجمه شده از الکس فینبرگ (Alex Feinberg)، مهندس نرم افزار بزرگی با سابقه کار در شرکت‌های بزرگی چون یاهو، فیسبوک و آمازون است. این فرد به تازگی پیشنهاد کار در گوگل را رد کرده و ترجیح می‌دهد که روی توسعه بلاک چین متمرکز شود زیر آن را آینده جهان می داند.

 

طی تعطیلات زمستانی (ژانویه) اتفاق عجیبی رخ داد. یک شرکت تکنولوژی‌های مرتبط با زمینه‌های اقتصادی، توانست در روز سال نو، به ارزشی بیشتر از شرکت «گلدمن ساکس» برسد؛ این شرکت تا پیش از روز عید شکرگزاری (ماه نوامبر) ارزشی به‌اندازه یک بانک محلی داشته! رسیدن به چنین رقمی توسط شرکت گلدمن، صد سال به طول انجامید. شرکتی که توانسته تنها در چند ماه به گلدمن برسد، ریپل نام دارد. ریپل که رشد صعودی خود را از سال ۲۰۱۴ آغاز کرده بود، با بازاریابی توکن های XRP موفق به دستاورد بزرگی شد. ریپل مبتنی بر بلاک‌ چین نیست.

سؤال اینجاست که آیا این پایدار خواهد بود؟ مسلماً در شرایط عادی نه. اما نوید از اتفاقاتی دیگر می‌دهد؛ اتفاقاتی که در آن شرکت‌های مشابه دیگر مانند ریپل، به دنبال ارائه شبکه هایی مشابه خواهند بود و درنتیجه این امر میلیاردها دلار سرمایه وارد شهرهای اصلی ارزهای دیجیتالی مانند سن فرانسیسکو، خواهد شد؛ درست به‌مانند اعتیاد به قمار نمی‌شود جلوی آن را گرفت.

چرا گوگل را ترک کردم تا روی بلاک چین کار کنم؟

اهالی منطقه خلیج سانفرانسیسکو با رشد چند برابری قیمت املاک و هزینه‌های امرار معاش که به علت ورود شرکت‌هایی همچون، فیسبوک، توییتر و اسکوئر بود، غریبه نیستند. با ورود سرمایه‌های بیشتر، بی‌تردید، سرنوشتی مشابه در انتظار قیمت املاک و مایحتاج زندگی در این مناطق خواهد بود.

از بنیان‌گذاران بلاک چین شنیده‌ام که اگر فردی پانصد هزار دلار را در نسخه آزمایشی بلاک‌چین سرمایه‌گذاری می‌نمود، حالا و باوجود تقاضای سرسام‌آور موجود در بازار، بیست میلیون دلار سرمایه در اختیار داشت.

در نظر داشته باشید که در شهر سان‌فرانسیسکو، یک خانواده چهارنفره با درآمدی ۱۰۵ هزار دلاری، در دسته‌بندی کم‌درآمد جای خواهند گرفت چرا که هزینه‌های زندگی در این شهر یک و نیم تا سه برابر میانگین ایالات‌متحده آمریکاست. پس جای شک نیست که ورود این میزان از سرمایه در سال‌های آینده از جهت مشابهت با نمونه‌های پیشین، باعث افزایش این رقم و رساندن آن به محدوده ۱۳۰ هزار دلار خواهد شد.

این یعنی در عین‌حال که بسیاری از همکاران من از نظر درآمد، جزو اندک درصدهای بالا در جمعیت آمریکا هستند، خود را در نبردی می‌بینند که چند سال پیش در مقابل آن ایستادگی می‌کردند، و دیگر توان زندگی در شهری که در آن کار می‌کنند را نخواهند داشت.

چرا گوگل را ترک کردم تا روی بلاک چین کار کنم؟

جریان سرمایه‌های عظیم درست به‌مانند یک سامانه هواشناسی که قصد دارد پوزه یک شرکت چند صد میلیارد دلاری را به خاک بمالد. به‌واقع هیچ شرکتی نیز وجود ندارد که بتواند جلوی این سامانه باران‌های موسمی را بگیرد.

آیا اینها نشانه‌هایی آشنا از یک حباب بزرگ غیرمنطقی‌اند؟ البته که همین‌طورند. اما درعین‌حال می‌توان برداشتی دیگر داشت؛ بسیاری از درختان در این جنگل، در ده سال آینده میزان بارانی را دریافت خواهند کرد که بسیار بیشتر از حد نیاز آنهاست. خب مفهوم همه اینها صحبت‌ها چیست؟ بیایید کمی بیشتر فکر کنیم:

چرا گوگل را ترک کردم تا روی بلاک چین کار کنم؟

دونالد ترامپ به‌عنوان رئیس‌جمهور آمریکا برگزیده شد.

میزان اعتماد به رسانه‌ها در کمترین میزان خود در تمام تاریخ است.

میزان اعتماد به دولت فدرال به کمترین میزان خود در تاریخ رسیده.

میزان اعتماد به مذاهب اصلی دنیا در کمترین حد خود قرار دارد.

میزان اعتماد به مراکز آموزشی به‌صورت میانگین و طبق آخرین نظرسنجی‌های «پیو» در کمترین میزان خود قرار دارد.

میزان اعتماد به تمام مؤسسات در حال کاهش است.

چه اتفاقاتی در حال جریان یافتن‌اند؟ آیا در حال تغییر است؟ آیا دنیا در حال تمام شدن است؟ به عقیده من کم شدن اعتماد به مؤسسات مختلف ارتباطی مستقیم با طوفان جریان اطلاعات در فضای اینترنت دارد.

یک زمانی بیشتر این مؤسسات قادر بودند تا تمام اتفاقات پیرامون سازمان خود را کنترل نمایند. تا حدود ۱۰ سال پیش، اگر کار خلاف قانونی انجام می‌شد، این مؤسسات می‌توانستند از شهرت باشکوه خود برای زدودن و از بین بردن بیشتر اتهامات استفاده کنند، چراکه اثبات یک فساد یا کار خلاف قانون بسیار سخت‌تر از انکار آن بود. (به یک روزنامه کنکاش‌گر فکر کنید که درگیر جمع‌آوری نقل قول‌های مختلف از میان نسخه‌های آرشیوی روزنامه‌ها می‌شد.)

چرا گوگل را ترک کردم تا روی بلاک چین کار کنم؟

اما حالا و باوجود اینترنت و به ویژه وجود اینترنت بر روی دستگاه‌های تلفن همراه، دو ساعت تحقیق و جستجو می‌تواند چیزی را مشخص کند که در زمان‌های گذشته دو سال وقت می‌برده؛ از همین رو بسیاری از مردم به دنبال آن هستند. با افزایش میزان تحقیقات و جستجوهای به‌عمل‌آمده، اطلاعات با سرعت نور پخش خواهند شد درنتیجه آنها میزان اعتماد مؤسسات مختلف شروع زوال خواهد کرد.

شدیداً معتقدم، به‌محض اینکه یک موسسه از یک اندازه خاص بزرگ‌تر می‌شود، همه‌چیز برای سخنگوی آن شروع به تغییر خواهد کرد و مرزها به سمت غیرممکن گسترده خواهند شد. اگر اشتباهی در موسسه ی بزرگی رخ دهد تا سخن‌گو سعی در ارائه داستانی قرص محکم و عاری از هرگونه تضادیقابل رؤیت بیان کند، مردم تمام واقعیت را از بر شده اند.

دیدن اینکه چنین مؤسساتی با این ابعاد و اندازه، در مقابل دنیایی که دورویی و ریاکاری در آن به‌سرعت به‌صورت دیجیتالی ثبت خواهد شد نمی‌توانند دوام بیاورند، بسیار آسان شده و تمام اینها به دلیل فضای آزاد تبادل اطلاعات است.

خب این موضوع بسیار عالی است ولی چه ارتباطی با بلاک چین دارد؟

چرا گوگل را ترک کردم تا روی بلاک چین کار کنم؟

اعتقاد به بلاک چین درست مانند اعتقاد داشتن روی جامعه‌ای کوچک و در حال پیشرفت است که نسبت به جوامع بزرگتر رشد سرسام آوری دارد. علیرغم تمام بزرگنمایی‌های رسانه‌ای در مورد افزایش، سپس کاهش بسیار و دوباره افزایش قیمت کوین، تکنولوژی بلاک چین به پیشرفت خود به سمت توانایی دادن به افراد و گروه‌ها برای تبادل با یکدیگر بدون نیاز به مؤسسات و حکمای نمایشی امروز، ادامه می‌دهد.

از طرفی افزایش سهمی‌وار قیمت ارزهای دیجیتالی تقریباً مهر تائیدی است بر این موضوع که حداقل درصد کمی از شرکت‌های بلاک چینی موجود، از بودجه‌های بسیار بالایی برای ساخت چنین تکنولوژی بهره‌مند هستند و تعهدی اجتماعی را پدید خواهند آورد که طی آن جدایی جامعه از مؤسسات نمایشی و مقامات مرکزی، با سرعت بیشتری صورت بپذیرد؛ که خود یعنی شرکت‌های غول‌پیکر و حتی غول‌های تکنولوژی جهان رفته‌رفته سهم کمتری از سود بازار را در جیب خود ببینند. اگرچه میزان سود این شرکت‌ها در حال افزایش است اما به آن اندازه‌ای که کارمندان وفادار آنها انتظار دارند نیست. اگر این‌طور باشد، شاهد افزایش میزان سن بازنشستگی و کمتر شدن جایگاه‌های مدیریتی برای جوانان در این شرکت‌ها خواهید بود.

اما ترک کردن شرکتی مانند گوگل ریسک بالایی ندارد؟ شما مبلغ حقوق بالایی را در بهترین شرکت دنیا دریافت می‌کردید.

همه‌چیز ریسک بالایی دارد. حتی پس‌انداز پول‌های خود در بانک نیز ریسک تحلیل بخش‌های مختلف آن توسط دولت را به همراه دارد.

اگر در سال ۱۹۱۹، مبلغی معادل یک میلیارد دلار فعلی در یک حساب در بانکی آلمانی می‌داشتید، این رقم در سال ۱۹۲۳ ارزشی معادل یک پنی داشت. امنیت درواقع به‌اندازه درک یک فرد از ایمنی، وجود ندارد. به‌علاوه درکی از امنیت خود توسط پایداری، سوددهی و شفافیت تعریف خواهد شد.

و پس از قرار گرفتن در مقابل هیجانی که توسط جامعه بلاک چین ارائه‌شده، به عقیده من پیروزی در ذات آن قرار دارد. شنیدن صحبت‌های میلیونرهای بازار ارزهای دیجیتالی و شکایت‌های آنها در مورد قیمت، نمایانگر این موضوع هستند که آنها چقدر مأموریت محورند. درحالی‌ که این میلیونرها به فکر پول درآوردن بیشتر بودند، در مقابل مقامات متمرکز دست به نبردی در سکوت زدند. حتی اگر این انقلابیون رشد بی‌رویه بانک‌ها و حکمرانی بر دنیا را متوقف نکنند، اگر سهم آنها از اقتصادی جهانی به پنج الی ده درصد افزایش پیدا کند، این به این معناست که ارزش بازار ارزهای دیجیتالی ممکن است به پنج تا ده برابر ارزش فعلی آنها برسد.

شاید حرف‌های من درست باشد اما درعین‌حال احتمال اشتباه بودن آنها نیز هست. به‌راحتی می‌توانم به شرکتی بپیوندم که در طولانی‌مدت به هیچ جایی نرسد. ولی برای من مشکلی نیست. در کوتاه‌مدت، بسیاری از جوامع بلاک چین مرا متقاعد کرده‌اند که کار کردن در آن، چندین برابر کار کردن با همکارانم در بزرگ‌ترین شرکت‌های دنیا ارزشمند است.

چرا گوگل را ترک کردم تا روی بلاک چین کار کنم؟

اتریوم و بیت کوین دارای شاخصه های قدرتِ آشکار نشده ای هستند ، که به تازگی هویدا شدند

استفاده‌ از کلمه‌ی متمرکز در چرخه‌ی ارزهای دیجیتال یک توهین محسوب می‌شود. این اصطلاح از گفته خالق بیتکوین (ساتوشی ناکاموتو) نشأت می‌گیرد:

یک سیستم پولی برای کار کردن، به مقام مرکزی مثل دولت نیازی ندارد.

چنین ایده‌ای آنقدر قوی است که به‌ موضوع جنگ طرفداران ارزهای دیجیتال بین ارزهای خوب یعنی غیر متمرکز و ارزهای بد یعنی متمرکز تبدیل شده است. درواقع این اصطلاح تهدیدی برای مدینه‌ی فاضله ارزهای دیجیتال در نظام مالی جدید دنیا محسوب می‌شود.

آیا چنین نزاع‌هایی منطقی است؟ امین ‌گان‌سیرر، یکی از کارشناسان دانشگاه کرنل در زمینه‌ی ارزهای دیجیتال ، می‌گوید در بسیاری‌ از موارد هنوز بررسی و نتیجه‌گیری کامل انجام نشده است . دلیل اصلی چنین حالتی این است که هیچ‌کس به‌ خودش زحمت نمی‌دهد که نگاهی عمقی به این شبکه‌های غیر متمرکز بیندازد. او می‌گوید:

ما هنوز معیاری واقعی برای این‌کار نداریم.

هدف گروه گان‌سیرر کمک‌ به حل این قضیه است. گروه می‌خواهد با نتایج تازه منتشر‌شده از مطالعه‌ای دوساله روی بیت‌کوین و اتریوم (مشهورترین شبکه‌های ارزهای دیجیتال دنیا) این کار را انجام دهد. شاید جالب‌ترین یافته‌ی مطالعه‌ی آن‌ها این باشد که روند تصدیق معاملات و تأمین امنیت یک دفتر کل زنجیره‌‌ی بلوکی دربرابر حملاتی که ماینینگ نامیده می‌شود و درواقع در هیچ‌کدام از این سیستم‌ها، اصلا به‌صورت غیر متمرکز نیست. بیت‌کوین و اتریوم، سیستم‌های بازی از بلاکچین هستند؛ بدین‌ معنا که اصولا هرکسی می‌تواند یک ماینر باشد. اما سازمان‌ها برای بیرون‌ کشیدن منابع ماینینگ تشکیل شده‌اند. پژوهشگران با یک‌ اندازه‌گیری هفتگی، متوجه شدند که چهار عملیات ماینینگ بیت‌کوین بیش‌ از ۵۳ درصد از ظرفیت متوسط ماینینگسیستم را به‌خود اختصاص دادند. ماینینگ برای اتریوم حتی از این هم بیشتر بود و سه ماینر ۶۱ درصد ظرفیت متوسط هفتگی سیستم را به‌ خود اختصاص دادند.

اتریوم و بیت کوین دارای شاخصه های قدرتِ آشکار نشده ای هستند ، که به تازگی هویدا شدند

آن‌ها همچنین متوجه شدند که ۵۶ درصد از گره‌های بیت‌کوین (کامپیوتر‌های سراسر جهان که نرم‌افزار آن را اجرا می‌کنند که البته همه آن‌ها درگیر ماینینگ نیستند) در مراکز داده مستقر هستند و این عدد برای اتریوم ۲۸ درصد است. به‌گفته‌ی گان‌سیرر، این موضوع نشان می‌دهد که احتمالا بیت‌کوین بیشتر از بقیه به‌ حالت شرکت مستقل درآمده است. گروه درمجموع نتیجه گرفتند که هیچ‌کدام از این دو شبکه‌ قابلیت‌های بهتری نسبت‌ به دیگری ندارد.

تعدادی‌ از این مسائل می‌توانند به مشخص شدن برخی‌ از بحث‌ها کمک کنند. اما بحث کلی در مورد اینکه معنی غیر متمرکز بودن چیست، بسیار گسترده ‌و پیچیده است. امروزه صدها ارز دیجیتال وجود دارد و بسیاری‌ از آن‌ها عملکرد متفاوتی با بیت‌کوین و اتریوم دارند. همه‌ی این ارزها متکی‌ به ماینرها یا زنجیره‌‌ی بلوکی نیستند.

راه بی‌عیب‌ونقصی برای اندازه‌گیری غیر متمرکز بودن شبکه ارزهای دیجیتال وجود ندارد. این عدم‌ تمرکز از نظر اجتماعی و فنی بسیار پیچیده است. به‌عنوان مثال نحوه‌ی توزیع سکه در شبکه ممکن است بسیار مهم باشد. در ریپل، یک کمپانی خصوصی نحوه‌ی توزیع سکه‌ها را بررسی می‌کند و درحال‌حاضر بیش‌ از نیمی از آن را دراختیار دارد.

شاید مبحث‌های عدم‌تمرکز مبهم باشند؛ ولی هرکسی که به آینده‌ی ارزهای دیجیتال علاقه دارد باید سعی کند این مباحث را دنبال کند. بخشی‌ از این چشم‌انداز که توسط بزرگ‌ترین افراد این تکنولوژی ارائه می‌شود، این است که عدم‌ تمرکز می‌تواند مشکلات نابرابری مالی ایجادشده در بخش‌های سنتی و مؤسسات متمرکز را حل کند. اگر ارز دیجیتال هم پول و قدرت را به‌ دست تعدادی محدود از افراد برساند، آنقدرها هم دگرگون‌کننده و انقلابی نیست.

منبع : technologyreview

اتریوم و بیت کوین دارای شاخصه های قدرتِ آشکار نشده ای هستند ، که به تازگی هویدا شدند

تولید اولین محصول بلاک چین بانک ملت تا هفت ماه آینده

بانک ملت تا هفت ماه آینده اولین محصول بلاک چین خود را تولید می‌کند. این مساله از سوی مسعود نارنجی، دکترای مهندسی صنایع از دانشگاه علم و صنعت اعلام شد.

در حاشیه دومین روز هفتمین همایش بانکداری الکترونیکی مقاله‌ای با عنوان «استخراج اولویت‌های زنجیره بلوکی با رویکرد نگاشت تجربیات» توسط مسعود نارنجی، دکترای مهندسی صنایع از دانشگاه علم و صنعت ارائه شد که در واقع بانک ملت را به عنوان نمونه موردی مورد بررسی قرار داده بود. این مقاله توسط حسن زادمهر، مدیرعامل شرکت مهندسی صنایع یاس ارغوانی و مسعود نارنجی، دکترای مهندسی صنایع از دانشگاه علم و صنعت و وحید اسماعیلی، عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد تهران‌غرب و سمیه الهیاری، دانشجوی دکترای مهندسی صنایع از دانشگاه علم و صنعت نگاشته بودند.

تولید اولین محصول بلاک چین بانک ملت تا هفت ماه آینده

مسعود نارنجی، در ابتدای ارائه خود گفت:

در سال‌های اخیر، نوآوری‌های حوزه فناوری اطلاعات همواره زیربنای تغییر و تحول در صنعت بانکداری بوده‌اند. امروزه نیز فناوری‌های متعددی همچون زنجیره بلوکی، اینترنت اشیاء، تکنولوژی زیست‌سنجی و … وجود دارند که آغازگر موج آتی نوآوری‌ها در صنعت مالی به‌شمار می‌آیند. در این میان، زنجیره‌ی بلوکی، به‌عنوان یکی از تاثیرگذارترین انواع فناوری‌هایی است که در سال‌های اخیر توجه ویژه صنایع مختلف را به خود جلب کرده و شالوده نسل آینده زیرساخت‌های خدمات مالی را تشکیل داده است.» به گفته او بانک های ایرانی بیش از بقیه به این تکنولوژی احتیاج دارند اما استفاده از آن در کمترین حد بوده که شاید به دلیل نو بودن این تکنولوژی باشد.

او در ادامه به مشکلاتی که در این مسیر وجود داشت اشاره کرد و گفت:

نبود شناخت و درک کافی از بلاک چین در سطوح مختلف و حمایت ناکافی مدیران از توسعه این فناوری از جمله این مشکلات بودند. اما آنچه مهم است این مساله است که با توجه به مشکلاتی که در بحث شفافیت و انتقال وجه و… وجود دارد بلاک چین یک راهکار خوب برای حل این مشکلات در ایران به نظر می‌رسد.

 

تولید اولین محصول بلاک چین بانک ملت تا هفت ماه آینده